ارسال شده در 17 فروردین 1397 توسط منصوره غلامي در حکایت
ایثار در انبار
«بزرگ زاده ای خرقه ای به درویشی داده و خبر آن به گوش پدرش رسید. پدر او را سرزنش کرد. پسر گفت: در کتابی خوانده بودم که هر کس بزرگی می خواهد، باید هر چه دارد، ایثار کند. برای همین، من آن خرقه را ایثار کردم. پدر گفت: ای ابله! لفظ ایثار را غلط خوانده ای. بزرگان گفته اند که هرکس بزرگی خواهد، باید هر چه دارد انبار کند تا عزیز شود. نمی بینی که اکنون همه بزرگان انبارداری می کنند».
اندک اندک به هم شود بسیار دانه دانه است غله در انبار