ارسال شده در 17 فروردین 1397 توسط منصوره غلامي در حکایت
افسوس پادشاه به هنگام مردن
گویند پادشاهی به بیماری سختی مبتلا شد. طبیب از او خواست که وصیتش را بیان کند. در این هنگام، پادشاه برای خود کفنی انتخاب کرد. سپس دستور داد تا برایش قبری آماده کنند. آن گاه نگاهی به قبر انداخت و گفت: «مَآ أَغْنی عَنّی مَالِیَه هَلَکَ عَنّی سُلْطانِیْه؛ مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت.» (حاقه: 28 و 29) و در همان روز جان داد.